فرمانروایی سیاسی و معمای توجیه جرایم علیه دولت؛ نظریه ای در باب جرائم علیه دولت

نویسندگان

چکیده

آیا می توان جرایم علیه دولت را مانند سایر جرایم قانونی توجیه کرد؟ هر جرم و مجازاتی به موجب قانونی که فرمانروای سیاسی وضع می کند ایجاد می شود و توجیه روایی چنین مجازاتی وابسته به روایی مرجع صدور آن است. اما توجیه قوانینی که حافظ خود این مرجع صدور قوانین است احتیاج به استدلالی فراتر از پاسخ های معمول دارد؛ استدلالی که بخش جدایی ناپذیری از نظریه فرمانروایی سیاسی و توجیه دولت است. اما نظریه های مرسوم توجیه مجازات عموماً نظریاتی اخلاقی و مبتنی بر اثبات تکلیف فرمانبران به تبعیت از فرامین فرمانروا به دلیل ارزش اخلاقی مطلق و برتر آن فرامین است. حال آن که به جای قضاوت اخلاقی دربارۀ عمل فرمانبران مجبور باید عمل طرف دیگر این ارتباط، یعنی عمل فرمانروا در وضع قاعده و اجبار آن بر تابعان را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. در این راستا می توان از استدلالی برای توجیه فرمانروایی سیاسی دفاع کرد که براساس برابری سیاسی بنا شده باشد و بدون این که لزومی به اثبات قبح اخلاقی عمل مجرم در هر حال داشته باشد، بتواند اجبار او به تحمل مجازات را توجیه کند. این نظریه که در این مقاله «نظریه مشارکت» نامیده می شود، بر مبنای حقوق سیاسی که ضامن مشارکت سیاسی همه شهروندان در ایجاد، تداوم و تغییر نظام سیاسی و حقوقی است، بنا شده است. تنها فرمانروایی سیاسی که محدوده حفاظت و حراست از خود را در تطابق با حقوق سیاسی شهروندان و بدون اخراج یا سلب صلاحیت شهروندان از مقام شهروندی تعریف می کند، دارای قدرت قانونگذاری و اجبار موجه دیگران به پیروی از آن است

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Political Authority and the Dilemma of Justifying Crimes against the State; a Theory of Crimes against the State

نویسندگان [English]

  • Firouz Mahmoodi Janaky
  • Habib Emami Arandi
چکیده [English]

Crimes against the state cannot be justified in the same way as other legal crimes. Each and every crime and punishment are created by the law which political authority passes and justification of such punishment is dependent on the issuing authority. A punishment is justified only because it is issued by an authoritative legislature. However, justification of laws which are protecting political authority itself needs arguments beyond this common response. Such arguments are an integral part of theory of political authority. Prevalent punishment theories are in contrast, ethical theories based on proving subordinate citizens duty to obey the political authority orders because of their ethical supremacy. While, instead of ethical judgment on subjects, the commander should be judged. Why can he issue order and compel punishment? As a result, we defend a theory based on political equality that can justify authority without ethical judgment on subjects. The theory was titled “Participation Theory” in this paper and based on political rights that guarantee interference of all citizens in making and changing political system all times. Only a criminal system which defines itself in accordance with these political rights could be justified

کلیدواژه‌ها [English]

  • Theory of Punishment
  • Moral Justification
  • Political Authority
  • Crimes against State
  • Enemy