تحلیل معیار نوعی در عنصر روانی جرم قتل عمدی (مطالعۀ تطبیقی)

نویسندگان

چکیده

از وجوه تمایز مسئولیت مدنی و کیفری، شرطیت عنصر روانی در اثبات عناوین مجرمانه است؛ تا آن جا که گفته می شود اصل بر عمدی بودن جرایم است و خلاف آن محتاج تصریح دانسته می شود. فرد اجلای این امر، خصوصاً در نظام کیفری ایران، قتل عمدی است. عمد به عنوان ارتکاب ارادی و آگاهانۀ عمل مجرمانه، متشکل از علم و قصد تعریف شده است. با این حال، به روشنی مشخص نیست متعلق علم و قصد و معیار دقیق ارزیابی این دو چیست؟ آیا می توان تعابیر به کار رفته در نصوص قانونی کشور را حمل بر استعمال معیار نوعی نمود و معیار نوعی را «ثبوتاً» در تعریف عنصر روانی قتل عمدی مدخلیت داد؟ این مطالعه، تلاش کرده تا نشان دهد که در قوانین فعلی، گذشته از ابهامات نصوص قانونی و تردیدهای رویه ی قضایی، قانون گذار ایرانی، ترکیبی از هر دو معیار را اتخاذ نموده است. میان مرحلۀ ثبوت و اثبات خلط شده است و در مقام تفسیر، حکم عمل نوعاً کشنده در قتل را باید ناظر به مرحلۀ اثبات دانست و نباید در مرحلۀ ثبوت دخالت داد. این موضوع با تغییر قانون و تصویب قانون جدید مجازات اسلامی (1392) اهمیت ویژه ای یافته است که در بخش پایانی این نوشتار مستقلاً به بررسی آن پرداخته شده است. در این میان، برای تبیین بهتر بحث، مطالعۀ تطبیقی رویۀ معمول در نظام کیفری ایالات متحدۀ آمریکا و انگلستان مورد توجه قرار گرفته است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Application of Objective Standard in Mens Rea of Murder

نویسندگان [English]

  • Ali Khaleghi
  • Mohammad Ali Rajab
چکیده [English]

Regarding the distinction between tort and criminal liability, there is no doubt about the mens rea being one of the main requirements to establish criminal responsibility – the point that we can find its obvious reflex in the principle of ‘actus non facit reum mens rea’. The less vague example is the murder – particularly in Iranian criminal law. The crimes based on intention, usually, are defined as ones which need perpetrator’s act of will accompanied by intent and knowledge (consciousness). However, it is a matter of ambiguity that the intent and knowledge are evaluated how and upon which approach-subjective or the objective one? Can we apply the objective criterion in this evaluation at the fact level or is it applicable merely at the evidence level? I am, through this article, going to find the applicability of the objective criterion in respect to mental state of murder and I will show that there is a false and erroneous confusion between these two different levels in our legal doctrine: fact and evidence. I do believe that the act which will practically certain result in death, is only evidence from which we can infer the perpetrator’s intent. The new Islamic Penal Code (2013) will be examined in this paper as a comparative approach will be taken to the American jurisprudence in this respect

کلیدواژه‌ها [English]

  • Murder
  • Intent
  • Objective approach
  • Fact
  • evidence